تاریخ ایران , ادبیات ، سیاست ، جامعه و فرهنگ
تاریخ ایران , ادبیات ، سیاست ، جامعه و فرهنگ

تاریخ ایران , ادبیات ، سیاست ، جامعه و فرهنگ

نماد فروهر در فرهنگ باستان ایران

واژه فروهر یا « فره وشی » واژه‌ای است اوستایی که در زبان پهلوی فروهر آمده است. البته این کلمه در گات‌ها نیامده ولی بسیاری از بخشهای اوستا دربرگیرنده مطالبی در رابطه با آن است.
نگاره‌ی فروهر نشان دوران هخامنشی است که صد البته پیش از این قوم بوجود آمده است. در حقیقت فروهر یکی از پنج جز بوجود آورنده آدمی است. در اوستا اینگونه آمده است که وجود آدم زنده از پنج جز ساخته شده است. ( تن، جان، روان، وجدان، فروهر ).
فروهر نماد یکی از نیروهای جهان هستی است که در آدمی نیز وجود دارد. این نیرو که سرچشمه‌اش اهورامزدا است، روشن کننده راه پیشرفت و نیروی پیش برنده و انگیزه دهنده است. نگاره فروهر در فرهنگ ایرانی، نشانه‌ی دو نماد میهنی و دینی می‌باشد.

• نماد میهنی : از دوران پادشاهی مادها و سپس شاهنشاهی هخامنشیان نگاره فروهر نشانه‌ی نماد میهنی بوده و آدمی را در پیکره و سیمای شاهین تیز چنگ و بلند پروازی نشان می‌دهد که آنرا نماد توانایی، سر بلندی و فر و شکوه می‌دانستند و پرچمهای خود را به نما و سیمای شاهین می‌آراستند.

• نماد دینی : ایرانیان پیرو « اشو زرتشت » برای این نیروی مینوی که بن مایه آن جنبش و پیشرفت بسوی رسایی، فرامایگی و والایی است، هیچ پیکره‌ای را بهتر و شایسته تر از شاهین نیافتند و آنچه که در گذشته نشانه فر و شکوه و سربلندی بود و انگیزه ملی و میهنی داشت با اندک دگرگونی در سر و پای شاهین به سیمای کنونی در آوردند، تا هم بن مایه مینوی را نشان دهد و هم نمودار سر بلندی و سرفرازی ایرانیان باشد.

- چهره فروهر همانند آدمی است، از این رو گویای پیوستگی با آدمی است، او پیری است فرزانه و کار آزموده، نشانه‌ای از بزرگداشت و سپاس از بزرگان و فرزانگان و فراگیری از آنان دارد. 
- دوبال در پهلوها که هر کدام سه پر دارند. این سه پر نشانه سه نماد « پندار نیک ، گفتار نیک ، کردار نیک » که همزمان انگیزه پرواز و پیشرفت است.
- در پایین تنه فروهر سه بخش، پر هایی بسوی پایین است، که نشانه پندار و گفتار نادرست و یا پست می‌باشند، از این رو آن را، آغاز بدبختی ها و پستی برای آدمی می‌دانند.

- دو رشته که در سر هر یک گردی ( پایین حلقه ) بصورت چنبره شده‌ای، در کنار بخش پایینی تنه می‌باشند، نماد « سپنتامینو و انگره مینو » هستند که یکی در پیش پای و دیگری در پس آن است. و این رشته‌ها هر یک در تلاش هستند که آدمی را بسوی خود بکشند. این نشانه‌ی آنست که آدمی باید به سوی سپنتا مینو ( خوبی ) پیش رود و به انگره مینو ( بدی ) پشت نماید.

- یک گردی ( حلقه ) در میانه بالاتنه فروهر وجود دارد این نشان، جان و روان جاودان است که نه آغاز و نه پایانی دارد. این حلقه نشانه‌ی آنست که انسان وظیفه دارد از بند وابستگی های دروغین در این جهان در گذرد تا شایستگی و توانایی پرواز به سرچشمه‌ی خورشید حقیقت را بیابد.

- یک دست فروهر کمی به سوی بالا و در راستای سپنتا مینو اشاره دارد که نشان دهنده سپاس و ستایس اهورمزدا و راهنمایی آدمی بسوی راستی و والایی و درستی می‌باشد. در دست دیگر حلقه‌ای وجود دارد که نشانه‌ی وفاداری به عهد و پیمان می‌باشد و نشانگر راستی و پاک خویی و جوانمردی است.

- بایسته است که بدانیم ؛ فروهر جایگزینی برای اهوارمزدا نیست. و بر خلاف دیگر دین‌ها بویژه دین‌های ابراهیمی، دین زرتشت هرگز دادن ویژگیهای انسانی برای خداوند یکتا ( اهورامزدا ) را باور نداشته و پیام زرتشت پیامبر ایرانی، در هیچ بخشی از گاتاها سخنی درباره انسان خدایی (صورت مادی برای خدا ) به میان نیامده است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد