بهمن جادویه (بهمن جاذویه) در دههی ۶۳۰ میلادی در اواخر دوران ساسانی و در طی حملهی اعراب به ایران فرمانده سپاه ایران در منطقه سواد (عراق) بود. شهرت او بیشتر بخاطر فرماندهی در جنگ پل است. جنگ پل تنها جنگ در رشته جنگهای صدر اسلام مابین ایران و اعراب بود که به پیروزی ایرانیان منجر شد.
رستم فرخزاد که در این زمان کسب قدرت کرده بود، دهقانان منطقهی سواد را به دفع اعراب واداشت و به هر آبادی کسی را فرستاد تا مردم را بر اعراب بشوراند. در سال ۶۳۴ میلادی بهمن جادویه توسط رستم فرخزاد از تیسفون به همراه سپاه و فیلان جنگی به منطقهی سواد اعزام شد؛ از آن سوی ابوعبیدبن مسعود ثقفی نیز در کرانهی غربی فرات در جایی به نام مروحه لشکرگاه زد.
در آن محل بر روی فرات پلی واقع بود ابوعبید با لشکر خویش از آن پل گذشت و در طی جنگی سخت ابوعبید با حدود چهار هزار نفر از لشکریانش در این جنگ که جنگ پل نامیده میشود، کشته شدند و گروه باقیمانده فرار کردند. همچنین مثنیبنحارثشیبانی در این جنگ زخمی شد و چندی بعد در اثر همین زخم فوت کرد. بهمن جادویه میخواست تا فراریان را دنبال کند لیکن خبر رسید که در تیسفون باز اختلاف پدید آمده است از این رو بهمن راه تیسفون را در پیش گرفت. طبق روایاتی پس از این شکست سنگین، عمربنخطاب خلیفهی مسلمانان تا یکسال نام عراق را نمیآورد.
در سال ۶۳۷ میلادی جنگ قادسیه به وقوع پیوست. در روز دوم لشکر امدادی اعراب که از شام رسیدهبود، وارد میدان شد و نبردهای تن به تن بین پهلوانان دو سپاه صورت گرفت. در این نبردها سه نفر از سرداران ایرانی که بهمن جادویه هم یکی از آنان بود، کشته شدند.
اقدامات رضاشاه ادامه مطلب ...
در سال های دور ایران؛ تنها دو شهر بیرجند و تبریز آب لوله کشی داشتند که آن صنعت را از روسیه به امانت برده بودند. و در شهری مثل تهران مردم از آب چاه که تمیز و سالم نبود استفاده میکردند در شهر تهران تنها سه قنات وجود داشت که آن هم متعلق به سه سرمایه دار تهرانی بود.
یکی از این قناتها که به سرچشمه معروف بود و متعلق به سرمایه داری بود که بچهدار نمیشد. او نذر کرد اگر بچه دار شود؛ برای تهرانیها آب لولهکشی فراهم کند. پس از مدتی بچهدار شد و برای ادای نذرش به اتریش رفت تا مهندسانی را از آنجا برای لولهکشی آب بیاورد.
در هر کشوری حیوانی که برای آنها مقدس است را بر سر خروجی آب میگذاشتند. مثلا در فرانسه سر خروس استفاده میکنند. او دید در اتریش، هر جا خروجی آب است؛ سردیسی از شیر هست. پس بر سرچشمه آب که برای مردم فراهم کرد، سر شیری گذاشت و مردم هر وقت برای برداشتن آب به آنجا میرفتند، میگفتند رفتیم از سر شیر آب آوردیم
میرزا تقی خان امیرکبیر در حدود سال 1187 ش در روستای هزاوه در اراک به دنیا آمد. وی پس از طی مراحل پیشرفت و ترقّی علمی و سیاسی به صدر اعظمی حکومت ناصرالدین شاه قاجار برگزیده شد و در طول چهار سال صدراعظمی خویش خدمات شایسته و فراوانی به ملت و حکومت نمود. اصلاح امور مالی، سر و سامان دادن به وضع ارتش، تلاش در رواج خودکفایی ملی، گسترش فعالیتهای علمی و تأسیس مؤسسات آموزشی (مانند دارالفنون تهران) مبارزه با عقاید و انحرافات مذهبی، بیاعتنایی به خواستهها و تهدیدات قدرتهای خارجی و قطع ایادی و جاسوسان استعماری، از جمله فعالیتها و تلاشهای پیگیر او در این ایام بود. در این حال، درباریان به ویژه مادر ناصرالدین شاه که منافع خود را در خطر میدیدند شاه را تحریک کرده که امیرکبیر را از صدر اعظمی خلع نماید. سرانجام با جوّسازی و شایعهپراکنی دولتهای استعماری و ایادی داخلی آنان علیه امیرکبیر، ناصرالدین شاه وی را از صدارت خلع کرده و فقط عنوان فرمانده کل قشون را برای او باقی گذاشت. چند روز بعد او را به حکومت کاشان منصوب کرد و امیرکبیر را به طرف کاشان حرکت دادند که در حقیقت او را تبعید نمودند. آنگاه تمام عناصر مخالف داخلی و خارجی که در زمان صدارت امیرکبیر در کمین نشسته بودند، از ترس تغییر نظر شاه و عفو امیرکبیر، دست به دست هم دادند و حکم قتل او را از شاه گرفتند. سرانجام این صدراعظم لایق و با کفایت، در روز جمعه 18 دی ماه 1230 ش برابر با 18 ربیع الاول 1268 ق در 43 سالگی به قتل رسید و بدنش را در کربلا به خاک سپردند.
منبع:راسخون
زندگینامه
شهریار بهسال 1385 در شهر تبریز متولد شد. دوران کودکی را در روستای مادریاش -قیش قورشاق- و روستای پدریاش -خشتاب - در بخش تیکمه داش شهرستان بستان آباد در شرق استان آذربایجان شرقی وکیل بود. پس از پایان سیکل اول متوسطه در تبریز، در سال 1300 برای ادامهٔ تحصیل از تبریز عازم تهران شد و در مدرسهٔ دارالفنون تا سال 1303 و پس از آن در رشتهٔ پزشکی ادامهٔ تحصیل داد. سپری نمود. پدرش حاج میرآقا خشگنابی نام داشت که در تبریز...
کمال الدین بهزاد
بنا به خواهش سلطان حسین بایقرا در سال 1478م بار دیگر بوستان سعدی را تزئین و شش نقاشی در آن خلق می نماید ـ در تصویر اول سلطان حسین بایقرا اندرون چهار باغ هرات در ایوان بالا تخت نشسته است در تصویر دوم نمای یکی از خانه های قصر است تصویر سومی داریوش و چوپان وی می باشد در تصویر چهارم مسجد ی منعکس یافته است ـ خلقت های ای اثر درین است که در آن اسلوب معماری زمان بهزاد نگار های پیش طاق و نقش دیوار ها به وضاحت بنظر می رسد ـ تصویر پنجم مباحث دو دانشمند را نمایش میدهد و ششمی مضمونی از یوسف و زلیخا می باشد ـ این اثر فعلاً در کتابخانه ملی قاعره موجود است .
در سال 1467 م شیر علی خطاط کتاب ظفر نامه شرف علی یزدی را استنساخ کرد در این دست نویس دوازده تصویر گنجانیده شده که هشت تصویر از آن با انگشتان طلائی بهزاد ترسیم شده است و فعلاً این اثر در کتابخانه دانشگاه جان هاپ کنیز در امریکا محفوظ است ـ
اثر های های بهزاد در ظفر نامه از نگاه موضوع متفاوت است منظره های از جنگ ضیافت قبول شاهان شکار معماری و غیره میباشد .
ریالیزم آثار بهزاد بیشتر در نگارش هایی پدیدار می شود که محنت خلق را افاده میکند در چنین تصاویری سوژه ها های خاصی را بخود گرفته است که نظیر آنرا را در دیگری نمی بینید ـ در دو اثر از ظفر نامه زحمات معماران و بنایان قرن پانزده میلادی را نشان میدهد که در یکی از آنها پانزده کارگر و یکی کارفرما ترسیم شده است ـ
در اوایل دوران هنری بهزاد وی سوژه های تاریخ و حماسی را انتخاب مینمود ولی در سالهای نهم و دهم قرن پانزده به بعد در آثار وی موضوعات عشقی بشتری را انتخاب میکرده وی خمسه نظامی لیلی مجنون امیر خسرو دهلوی و منطق الطیر عطار و غیره را آرایش داده و در آنها صحنه های جذاب عشقی را به تصویر کشیده در این اثار طبیعت مقام برجسته ای دارد در تصاویر عشاق در دامن کوهستانها بین حیوانات وحشی مصور یافته اند که این نمایانگر نشاط عشق شادمانی و همزیستی است ـ
سبک مکتب بهزاد در هرات سمرقند بخارا تبریز هندوستان و کشور های عربی و سرتاسر خراسان دیروز پیروان زیادی پیدا کرد او بود بنیهاد گذار مکتب نوین هنر نقاشی هرات که تا قرنها از آن مکتب پیروی کردن و میکنند ـ
اثر های بهزاد نه تنها نمونه ء کم نظیر هنرخراسان قدیم بلکه یکی از پایه های بلند هنر شرق در جهان بشمار میرود ـ بهزاد در سرودن شعر هم علاقه وافری داشته که کم و بیش آثاری از اشعار وی موجود می باشد.
منبع:جاجم
همان شکست بود که به حاکمیت طولانی اعراب مسلمان بر ایران و ایجاد تحولات عمیق فرهنگی در جامعه ایران منجر شد.
در خصوص سقوط ساسانیان، همواره این نظریه مطرح بوده است که ساسانیان به دلیل ستمگری، از حمایت عمومی برخوردار نبودند و با حمله اعراب، مردم برای گریز از چنگ آنها، درها را به روی اعراب گشودند.
اما یک محقق عهد ساسانی می گوید که این دیدگاه دقیق نیست و حتی آن را غیرمنصفانه می خواند.
تورج دریایی، استاد رشته ایرانشناسی در دانشگاه کالیفرنیا در ارواین، و نویسنده کتاب “ایرانساسانی: ظهور و سقوط یک امپراتوری” به زبان انگلیسی، می گوید که میراث ساسانیان برای ایران بسیار بزرگتر از شکست در برابر اعراب است.
ساسانیان در قرن سوم میلادی در ایران به قدرت رسیدند و در اواسط قرن هفتم در حمله ارتش اعراب شکست خوردند تا بساط آخرین حکومت پادشاهی پیش از اسلام در ایران برچیده شود.
موضوعی که پس از ۱۳۵۰ سال همچنان، و شاید اکنون تحت الشعاع برقراری مجدد یک حکومت اسلامی در ایران به شکلی پررنگ، بر ذهن ایرانی سایه افکنده است.
برای مشاهده کامل این مقاله به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب ...به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب ...چرا در ایران، نیت شیطانی اینقدر زود به تجاوز منجر می شود؟»
- پاسخ عنوان این مقاله که «چرا در ایران نیت شیطانی اینقدر زود به تجاوز منجر می شود؟» در این نکته است که این جمله سه قسمتی (دخترک را تنها دیدم، نیتی شیطانی به ذهنم رسید، نیت خود را عملی کردم) در حقیقت چهار قسمتی است: دخترک را تنها دیدم، نیتی شیطانی به ذهنم رسید، "دیدم انگار در این مملکت کسی به کسی نیست"، نیت خود را عملی کردم!.....
ده سال قبل در مجموعهای [بیست شب] به تهیهکنندگی اُرد عطارپور برای شبکه چهار تولید شد که سه فیلم آن به نامهای «تهران چند درجه ریشتر» کار پیروز کلانتری، «وارونگی» کار روبرت صافاریان و «گذر شهر بر آب» کار فرهاد ورهرام به سه معضل مهم تهران (زلزله، آلودگی هوا و آب) پرداخته بود.
فیلم «تهران چند درجه ریشتر» ظاهراً یکبار در تلویزیون نمایش داده شد و در چند جشنواره موفقیت کسب کرد و بعد به دست فراموشی سپرده شد. این مجموعه میتوانست سرآغاز تولید تعدادی فیلم از معضلات شهری باشد. بعدها فیلمهای زیادی از تهران ساخته شد که بیشتر آنها نگاهی نوستالژی به شهر داشتند، میدانها، سینماها، قبرستان، مجسمهها و ... که بسیار ارزشمند هم بودند.
هرچند مدت شهرداری نزدیک به زمانی خاص به صرافت سفارش تولید فیلم میافتد که خوبیاش این است تعدادی مستندساز درگیر کار میشوند. اما سؤال این است کاربرد این فیلمها چیست؟ آیا فیلم «تهران چند درجه ریشتر» و «وارونگی» بهجز ویژگیهای ساختاری آن نمیتوانست وجدان مسئولان را نسبت به اتفاقاتی که در آینده به وقوع میپیوندد بیدار کند؟ آیا مسئولان شهری نمیدانند که تهران شهری است بیدفاع؟ شهری که با ریزش برف و باران، یک راهپیمایی، آتش و زلزله و دیگر حوادث طبیعی و غیرطبیعی ناتوان و عاجز است.
سالهاست که کارشناسان، شهرداری را از گودبرداری زمین، ساختن ساختمانهای بلندمرتبه بر حذر میدارند و در مقابل شهرداری با افتتاح هر پروژه با صرف صفت عالی (عمیقترین، بلندترین، پرپیچ ترین، بزرگترین در خاورمیانه) پروژههای خود را افتتاح میکند.
اگر مسئولان شهرداری در عوض تولید فیلمهای تبلیغاتی و نصب بنرها با هزینههای کلان و با شعارهای نازل در جهت مصرف آبوهوای سالم و قوانین شهروندی و نصیحتهای عامیانه به اهمیت سینمای مستند در جهت آموزش، هشدار، پیشبینی حوادث توجه کمی میکرد و در تکثیر و نمایش آنها در وسایل ارتباطجمعی و یا مدارس و سالنها کمر همت میبست، امروز ما شاهد فروریختن ساختمان پلاسکو و جان باختن تعدادی از مأموران آتشنشانی شریف نبودیم.»
هیچوقت کارگاه نجاری نداشته ایم.
ما هیچوقت کلاسی با تمامی آلات موسیقی نداشته ایم.
ما هیچوقت در سلف مدرسه نچرخیده ایم تا در ظرفهایمان خوراکی های خوش آب و رنگ بریزند تا با اکیپمان سر میزی بخندیم و شاد باشیم و از پسر خوش قیافه ی تازه وارد یا درمورد دختر مشهور و باهوش مدرسه صحبت کنیم....
ادامه مطلب ...